روزت مـبارک پدر عـزیزم
قصه روز پدر حسین : باباجون امروز چرا اینقدر خوشحالی ؟......... بابا: فرزندم امروز همه خوشحالن امروز یه روز خوب و قشنگیه و یه روز به یاد موندنیست. روز تولد مولایمان علیست . حسین : باباجون علی کیه که تولدش اینهمه شما را خوشحال کرده ؟ . بابا : بابایی در زمونهای قدیم در جایی خیلی دور مردی زندگی می کرد بنام علی . خداوند علی را خیلی دوست داشت . حسین : بابا جون خدا منو هم دوست داره ؟ اصلاً چرا خدا علی را دوست داشت . آخه اون مگه چکار کرده بود ؟ بابا : آره بابا جون خدا همه انسانها رو دوست داره و بیشتر از همه بچه ها رو دوست داره . باباجون علی مردی مهربون و دوست داشتنی بود ، به همه کمک...