بهترین شب دنیا
روز دوشنبه ، اردیبهشت که تمام شد کلاسهای درس ماه تمام من نیز تمام شد و 4 ماه ناقابل مدرسه تان تعطیل شد .
سخت بیدار شدنهای فرزند گلم جای خودش را به خواب شیرین صبحگاهی می دهد . ماهروی من کلاس سوم ابتدایی را با موفقیت به پایان رساند و کو تا 4ماه دیگر که به کلاس چهارم برود ...
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست ...
آخر شب گفتم : بابایی دیر وقته بگیر خواب عزیزم .
گفتی : بابااا مث اینکه امشب بهترین شب دنیامه ها .
جواب حساب شده ات دنیایم را رنگی کرد و گل کودک درونم را شکوفا .
و لبریز ناز و نیاز بی خیال خستگی و نصف شبی با گل پسری دل سیر بازی کردم .
یاد این جمله قشنگ شهریار افتادم که می گوید :
قاری ننه گئجه ناغیل دئینده ،
کولک قالخیب قاپ باجانی دؤینده،
قورد گئچی نین شنگیلیسین یئنده،
من قاییدیب بیرده اوشاق اولایدیم،
بیر گول آچیب اوندان سورا سولایدیم.
شب هنگام که مادر بزرگ قصه می گفت
بوران بر می خاست و در و پنجره خانه را می کوبید،
هنگامی که گرگ شنگول و منگول ننه بز را می خورد،
ای کاش من می توانستم بر گردم و بار دیگر کودکی شوم.
هن گوزل بالام ! اینسانین هردن بئله اوشاقلیق دا یادینا دوشور. آدام ایستهییر یئنیدن آغاج مینیب، آت گزدیرسین! و بیر داها یوللاردا مَنتَش سورسون! نه یاخجیدیر کی ایچَریندهکی اوشاقی (کودک درون) اؤزوندن راضی ساخلایاسان.
عکس کلاس سوم ابتدایی بابایی در سال 1362 در مدرسه اوحدی لیلان .
اردوی تفریحی جغالو بلاغ . معلم آقای باغبانی .
از همین جا برای آن معلم عزیز و دوست داشتنی اگر در قید حیات هستند سلامتی و سربلندی آرزو میکنم و اگر به دیدار حق شتافته اند از خداوند متعال رحمت و مغفرت مسالت می نماییم .