تولد آقاجون و آبایی
عمه مریم از همه خواهر و برادرام حواس جمعتر است . به آیین ها و رسوم ، احترام می گذارد . سفره های هفت سینش دو تا چشم برای تماشا می خواهد . به اتفاقات دور و برش حساس است و دل همه را بدست می آورد . از آن دسته خانمای خوش ذوق و باسلیقه است که یه وقتایی هم به سرش می زند جشن تولد یهویی برای از یاد رفته ای بگیرد و دلی را بدست بیاورد و همه را خوشحال کند . خیلی بابایی است . خداوند دو کوچولوی نازنینش رها و ریحانه را حفظ کند انشاالله.
تعطیلات نوروز97 بوی تولد می داد . روز مادر و روز پدر با تعطیلات اخت شده بود . عمه مریم روز سوم فروردین دنیا دنیا شادی را به قلب پدر و مادر عزیزم هدیه کرد و اینبار با گرفتن جشن تولد برای آقاجون و آبایی در خانه پدری مان در لیلان همه مان را غافلگیر کرد . در آن شب فراموش ناشدنی جمع خانوادگی مان جور بود . خوشحالی در چشم های همه موج می زد و به همت و زحمت عمه مریم عزیز و خانواده محترمشان یک دورهمی زیبا در تقویم زندگیمان نقش بست .آقاجون 78 ساله شد و آبایی 72 سالش شد . از خدای قادر و متعال یک عمر طولانی برایشان آرزومندیم .
عید امسال سه جشن تولد داشتیم . روز چهارم فروردین هم تولد عمه مریم بود . یعنی فردای جشن آقاجون و آبایی یه جشن مفصل برایش گرفتیم و حسابی خوش گذشت . جشن تولد رادین کوچولو هم در خانه جدید آنا اینا حال و هوای خاصی داشت . بر خلاف سالهای قبل که تعطیلات نوروز عروسی در عروسی بود عید امسال تولد در تولد بود . تا باشد از این تولدها ...