دهــمین سالگـرد عـــقد مامان و بابا
زندگی زیباست اگر در تلاطم زمان گم نشویم...
حسین عزیزم ای ماه تمام من ! امروز بیست و سوم مرداد 92 دهمین سالگرد عقد مامان و باباست .
ده سال پیش در چنین روزی بابایی با بهترین هدیه از سوی خداوند متعال سورپرایز شد که هنوز و تا قیامت از داشتن چنین هدیه ای بر خوشتن خویش میبالد .
همسر عزیزم !
به یقین بهترین انتخاب عمرم همراه شدن با تو در مسیر پرتلاطم زندگی است .
و قشنگ ترین تصویر عمرم عکس نازنینی از نخستین دیدن توست و آهنگ زیبای عمرم ٫ یادگار دلنشین اولین خندیدن توست .
همسر عزیزم ! با عشق تو بی نیازم از هرچه که هست و با عشق تو چاره سازم هر آنچه که نیست .
شریک زندگی ام ! ده سال پیش شانه هایت را برای تکیه انخاب کردم تو پناه من شدی در لحظه های بیقراریم در عبور بادهای خزان .
روی باغ شانه هایت هر وقت اندوهی نشست در حمل بار غصه ات با شوق شرکت میکنم .
همسر عزیزم ! عشق را با تو تجربه کردم، امید به زندگی را در تو آموختم .
با هر تپش قلبم میگویم دوستت دارم .
ده سال تمام است هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم میبینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد .
با تو بودن برایم بهترین لحظات زندگی است و من وجود پر مهر و سرشار از عشق تو را در کاشانه قلبم به وضوح میبینم ومی دانم با تو میشود به خدا رسید .
عزیزم ! دهمین سالگرد عقدمان مبارک .
مهربانم !
با وجود تو، مرا به الماس ستارگان نیازی نیست .
این را به آسمان بگو . تو به قلب من شادی و به جانم روشنایی می بخشی .
سالروز یکی شدنمان خجسته باد .
به پاکی قلبت سوگند بدون طنین زیبای صدایت نمیتوانم زندگی کنم تا دنیا باقی است عاشقانه دوستت دارم .
اکنون که از فضل خدای مهربان حاصل پیوندمان فرزند دلبندمان و یادگار ارزشمندمان "حسین ماه تمام من" خلعت زیبای پدر و مادر بودن را بر قامت من و تو پوشانیده و با نور وجودش کلبه جان و دلمان را روشنی بخشیده است .
به شکرانه این فضل بزرگ الهی ، سر تعظیم بر آستان حضرت دوست فرود آورده و به یاد خاطرات قشنگ 10 سال باهم بودنمان این روز عزیز را جشن می گیریم و یادش را گرامی می داریم .
طبق معمول انیس لحظه های دلخوشی هایمان در جشن دهمین سالگرد عقدمان بعد از خدای مهربان دایی فیروز گل و زندایی مهربان حسین "ماه تمام من" بودند البتّه این بار فرق می کرد .
میهمانی از نژاد باران صفابخش مجلس مان بود .
فرشته ای کوچک بنام امیرعلی پسر دایی خوشگل حسین آقا که یازده ماه پیش آفریدگار بزرگ روح پرعظمت انسانیت را در کالبد خاکی اش دمید و در یک کلمه تمام زیبایی های جسمی و قلبی را در کادویی پیچیده و به دایی و زندایی حسین جون هدیه بخشید ... .
ماشاألله و لا قوةً الِّا بالله العلی العظیم والحمدلله رب العالمین .
ای پروردگار بزرگ از تو می خواهیم چگونه زیستن را به ما بیاموزی...