حسین ماه تمام منحسین ماه تمام من، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
حـــلمــاجـــونحـــلمــاجـــون، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

حـــــلما و حســــین

حـکایت آن روزها

1392/5/1 11:31
943 بازدید
اشتراک گذاری

سال 87 بود تقریباً 3 سال از زندگی مشترک من و مامانی می گذشت و نزدیک یکسال بود از لیلان به کرج اومده بودیم .

آرزوی بچه دار شدن تنها رؤیای زندگی من و مامان بود در لیلة الرغائب همون سال با خدای مهربون از هر دری سخن گفتیم و نام زیبایت را همان شب آرزو کردیم .

niniweblog.com

 

بگذریم خانم دکتر پریسا شعباندوست پزشک معالج مامان بود نزدیکی های یک ظهر قشنگ پاییزی در محل کارم ( ساختمان شهید مشکی تهران ) نشسته بودم ماه مبارک رمضان بود گوشیم زنگ خورد مامانی پشت خط بود الو ....صداش می لرزید حس و حال عجیبی داشت الو ...  آری جواب آزمایش مثبت بود .

niniweblog.com

 

وای که با چه ذوقی مرخصی گرفتم و سر راه پریدم یه جعبه شیرینی گرفتم وبا عجله خودم را به خونه رسوندم  نماز شکر بجای آوردیم و...    .

ادامه دارد ...                       niniweblog.com

 

پسندها (6)

نظرات (5)

❤فاطمه جون❤❤فاطمه جون❤
13 خرداد 97 10:25
اخییییی چه زیبا
❤فاطمه جون❤❤فاطمه جون❤
13 خرداد 97 10:25
چقدر زیبااااست اینجور خاطرات
مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
13 خرداد 97 11:59
گلسلام دوست عزیز و همراه گرامی ممنون از اینکه بهمون سر زدین مررررررررررررررررررررررسیگل  
خورشیدخورشید
27 تیر 97 22:50
گلگلمحبتمحبتمحبت​​​​​​​ گلگلگلمحبتمحبت​​​​​​​محبت​​​​​​​ ​​​​​​​گلمحبتمحبت​​​​​​​محبت​​​​​​​ ​​​​​​​
خورشیدخورشید
20 خرداد 98 15:42
😍 😍 😍