حسین ماه تمام منحسین ماه تمام من، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
حـــلمــاجـــونحـــلمــاجـــون، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

حـــــلما و حســــین

💗🌹🌸هـــــــفت ســــــــــــــال💗🌹🌸

1397/4/16 15:34
1,149 بازدید
اشتراک گذاری

هــــفت ســـــــــــــاااال گذشت .

انگار که هفت هـــــــزار سال گذشت ...

پشت سرش را حتـــــــــی نگاه هم نکرد ...

وااای که چقدر شبیه خشکسالی مصر قدیم است حکایت سیزده سال زندگی مامان و بابای "مــــــــاه تـــــــــمام مـــن حــــــــسین " ...❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌼🌼🌼💖💖💖💖💜گلمحبتزیبا

حسین عزیزم ! در شش سال اول زندگی مشترکمان شش بار به پابوس امام رضا (ع) رفتیم و هفت سال نشد که برویم ... وقـــتی که نمی شود دیــــــگر نمی شود ...

می دانی ! فراق غـم انــگیز است و اسارت می آورد و حـــرمان ؛ و کم می ماند که نابود شوی ... باید هم دوری از رحمت الهی سخت ترین عذاب جهنمیان باشد...

این فراق دردناک محصول هفت سال خــودمــشغولی ویـــــــرانگر  بود ...!!!

دیدی یـــــهو از آسمان آتش می بارد و از زمین آتش می روید ...

چنین وضعی شده بود ... رود محبتمان را  که خشکید و به هوا رفت باران باید ...

بالاخره پیک رحمت  سویمان آمد ... آن خوش الحان در خانه مان را محکم کوبید ... از میان دو انگشت مسیری که نشان داد و گفت : خانه دوست همانجاست ... ❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌼🌼🌼🌼🌼💖💖💖💖💖💖💜گلمحبتزیبا

هر چقدر برای دیگران نحس باشد برای ما که خوش یمن بود . سیزده را می گویم . خرافاتی بیش نیست پسرم جان !... بشنو و باور مکن ...

داشتم عرض می کردم با گل به خودی یادگاری مراکش در وقت اضافه بازی اول ایران در جام جهانی 2018 روسیه ، سوت قطار سروش تهران - مشهد در روز عید فطر 97 به صدا درآمد . شادی و هلهله و جیغ و داد قطار را پر کرد ...  و چه عید فطر مبارکی از آب در آمد ..  ایران برد و ایرانی ها امیدوار شدند و این برد نوید یک سفر پر خیر و برکت را برایمان میداد ... همه چیز مرتب و ردیف بود . یک سفر خاطره انگیز و به یادماندنی  ...

💟💟💟💟❤❤❤❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌼🌼🌼🌼🌼💖💖💖💖💖💖💜💜💜💜💚🌻🌼💗🌹🌸💕💛💛💛💛💚🌻🌼💗🌹🌸💕💚💚💚💚💚🌻🌼💗🌹🌸💕💙💙💙💙💚🌻🌼💗🌹🌸💕❤❤❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌻🌼💗🌹🌸💕گلمحبتزیبا

صبح شنبه در هتل صدف که از طرف شرکت بابایی رزرو شده بود اسکان شدیم و امکانات و خدمات هتل رضایت بخش بود و مخصوصا قسمت سلف رستوران هتل رضایت ماه تمام من را بدجور تامین می کرد .

 چهار روز و سه شب مهمان امام رضا بودیم و صحن و سرایش را هی می بوسیدیم و سیر نمی شدیم ...

یاد جاروکش ها و نقاره زنهایش بخیر... خدمه هایش مثل همیشه مهربان و مهرپرور بودند ...

❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌼🌼🌼🌼🌼💖💖💖💖💖💖💜گلمحبتزیبا

سفر زیارتی امام رضا (ع) ، فوق العاده برایمان خوش گذشت و یک روز با تور هتل به طوس رقتیم و ماه تمام من  که از تهران  فردوسی فردوسی گویان می کرد به عشق و آرزوی خودش رسید ... ❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌼🌼🌼🌼🌼💖💖💖💖💖💖💜گلمحبتزیبا

روز دیگر به پارک آبی آفتاب رفتیم . پارک آبی آفتاب شبیه موجهای خروشان است و چسبیده به الماس شرق . از ساعت 4 بعد از ظهر تا ساعت 9 شب به دعوت دوست و همکار بابایی به پارک آبی رفتیم و چقدر هم خوش گذشت و مگر سیر میشدی از آب بازی و 15 بار سوار امواج شدی  و رودخانه و تیوب سواری اش چه حالی میداد ...!!! ..

صبح چهارشنبه سی ام خرداد با دنیایی از امید و آرزوی وصال دوباره به تهران برگشتیم ... .

💟💟💟💟❤❤❤❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌼🌼🌼🌼🌼💖💖💖💖💖💖💜💜💜💜💚🌻🌼💗🌹🌸💕💛💛💛💛💚🌻🌼💗🌹🌸💕💚💚💚💚💚🌻🌼💗🌹🌸💕💙💙💙💙💚🌻🌼💗🌹🌸💕❤❤❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌻🌼💗🌹🌸💕گلمحبت

پی نوشت : "ماه تمام من" حسین جان ! در پست آمدم ای شاه پناهم بده قول داده بودم یک پست کامل از سفر مشهد برایت بنویسم . ببخشین دیر شد ولی بقولم وفا کردم . تو هم قول بده به قولی که می دهی عمل کنی عزیزم .💟💟💟💟❤❤❤❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌼🌼🌼🌼🌼💖💖💖💖💖💖💜💜💜💜💚🌻🌼💗🌹🌸💕💛💛💛💛💚🌻🌼💗🌹🌸💕💚💚💚💚💚🌻🌼💗🌹🌸💕💙💙💙💙💚🌻🌼💗🌹🌸💕❤❤❤❤💚🌻🌼💗🌹🌸💕🌻🌼💗🌹🌸💕گلمحبت

نظرات (28)