ناگفتـــــه هايي از حسین
عزیزم چندیست می خواستم از ناگفته های امسال برایت بنویسم . دلمان می خواهد بدانی آنقدر برایمان عزیز و دوست داشتنی هستی که حد و اندازه ندارد . با تمام وجود دوستت داریم و به وجودت افتخار می کنیم . دلمان می خواهد این را نیز بدانی آنقدر برایت وابسته شدیم که حتی تحمل چند لحظه دوری ات برایمان سخت و سنگین شده است . ماشاا.. بزنم به تخته هر روز بزرگ و بزرگ تر می شوی . تماشای قامت رشید و استوارت دل از دلمان می رباید . هزار پستوی دلمان لبریز از شوق حضور توست . تبسم های شیرین و لبخندهای نمکینت چهره معصوم و کودکانه ات را ملیح و دوست داشتنی تر می کند . شیطنت هایت هنوز اسب دوانی می کند . وقتی گل لبخند در چهره ات م...