حسین ماه تمام منحسین ماه تمام من، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره
حـــلمــاجـــونحـــلمــاجـــون، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

حـــــلما و حســــین

سرنوشت مهدی : قسمت دوم

این قسمت : دنیای مهدی  «و لقد خلقناکم ثم صورناکم ثم قلنا للملائکة اسجدوا لادم» (سوره اعراف - آیه11) «و همانا ما شما را آفریدیم و سپس شکل دادیمتان و سپس به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید . یکی بود یکی نبود خداوند شاهد ماجرا بود ... سحرگاه پنجشنبه یکم بهمن 66 در بخش لیلان (آذربایجان شرقی) نوزادی بدنیا آمد . نامش را مهدی نهادند . مهدی فرزند کوچک بانو ام کلثوم  و الحاج باباعلی بود . مادرم می گوید در زمان بارداری مهدی ، بدلیل حساسیت پوستی خیلی اذیت شده است و حکایت شب بیداری هایش تا سحر و تشت های آب نمک و پاهای تاول زده اش در هزار مثنوی ...
5 تير 1399

سرنوشت مهدی : قسمت اول

این قسمت : آخرین پرواز مهدی «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ». (سوره بقره - آیه 156) «همانا ما از آن خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم.»  کودکان دلبندم حسین و حلما جان عزیزم . جان جانان بابا سلام ...  دوستان عزیز و مهربانی که در این مدت جویای احوال بودید سلام ... سلام بر همگی ببخشید که نبودیم . ، سوگوار برادر بودیم . الهی هرگز غم نبینید . مشیت نافذ خدا جاری شد و دست اجل ، گل زیبای گلستان وجودمان را کند و پرپر کرد ... عموی حلما و حسین جوانمرگ شد . 18ماه پس از وداع تلخ با برادر جوان سفر کرده ام ، دوباره کمرمان شکست . اینبار مه...
8 خرداد 1399

تقدیر از مقام مادر به سبک ماه تمام من

شنبه ای که گذشت و روز مادر بود و میلاد سرور بانوان دو عالم هم که مبارک باد ؛  گل پسری تازه از مدرسه رسیده و زنگ میزنه به بابایی و میگه : بابااااااااااا  : جان باباااااااا : میشه اومدنی یه گل بگیری ؟ منم که اینجور مواقع دوهزاریم  میزونه سریع میطلبو میگیریم و میگم : آره گلم . آره که میشه ... چرا نمیشه .؟؟؟ تو بخوای میشه عزیزم . : میدونی ؟ ... میخوام بدم مامان . پولشم خودم میدم .  یه دل غره میرم و بادی به غبغب میندازم و میگم : ای من بفدای اون قلب پاک و  مهربونت . چقدر هم بزرگ شدنت را حس می کنم ...!!!... !!! : بابااااایی : جان بابایی   : بابا فقط به مامان نگی ها م...
3 اسفند 1398
1060 20 10 ادامه مطلب

🍓 تولد یک سالگی دختر گلمون🍓

آذر خانوم کفگیرش را به ته پاییز می سابید . یک شب ماه تمام من گفت : باباااااااااااااا ! گفتم : جان بابا ! گفت : چند روز به تولد حلما مانده است . منو  مکث و نگاه و فکرم :  شصت وووووووووووو سه روز عزیزم . من : تولد حلما رو دوس داری بابا ؟...؟... ماه تمام من : خیلیـــــــــــیییـ ...   هوایی شدم و  دلپَر . بیست و شش آذر به کمک  باد صبا ، روزشمار تولد دختر جانم  را در نوار اعلان گوشی تنظیم کردم  . پدر است دیگر ... دست خودش نیست ! من و مامان و ماه تمام من ؛ 63روز برای تک پرنسسمون  فاز تولد گرفتیم. هر  نفس که  کشیدیم یک نقشه ک...
28 بهمن 1398
1468 17 10 ادامه مطلب

یازده ماهگی جان جانان😍💞

یازده ماه از آغاز شدن من و مامان و ماه تمام من گذشت .  بودیما ولی نبودیم . تو که آمدی عرض اندام کردیم . به دنیا آمدیم ... روزمان از نو شد و روزی مان از تو ... چه درهای بسته که یک به یک باز شد ...خداوندگارا ! هیچ  خانه را بی دختر مپسند ...  گل زندگیمون یازده ماهگیت مبارک " 😍💟💞💝💘💗💖💕🎆🎈🎁🎀🎄🎇🎉🎊🎍☎📲🎋🎍🎊🎉🎇💮💮♥   تاج سرم که تو باشی پادشاه ملک وجود می شوم... تو مرا داداش کردی تا قیامت به خدا شکرگزارم . 💖💗💝🌼🌻🌺🍃🍂🍁🍀🌲🌳🌴🌵🌷🌸🌹🌱🌰🍍🍓🍒🍑🍐🌿🏵 پی نوشت : جوجوی مامان هزار ماشاألله این ماه کللللللللللللی پیشرفت داشت: ...
1 بهمن 1398

این چند روز

حلما و حسین عزیزم ! ننوشتن از شما دیوانه وار می کُشدم . آرامشم می رود وقتی تاریخ پست هایتان هی قدیم می شود . شما مرا در رود زمان جاری می کنید . باید شما را نوشت . دو بال پرواز من که شدید به کمتر از  بیکرانه دل نمی دهم . دلم هوای اوج آسمانه می کند . هر دم که با وجودتان مرا پر از بهانه می کنید . خودم هم نمی دانم چرا این چند وقت دست و دلم به نوشتن نمی رود . دلم بگه براتون که امسال سال خوبی برای کشور عزیزمان ایران  نبود . شرایط سختی پیش آمد و زندگی برای هموطنانمان یه خورده سخت شد . لذا فرزندان عزیزم ! خب ما هم انسانیم و  شریک غم...
26 دی 1398

دلنوشته حسین برای حاج قاسم

سلام حاج قاسم ! من یکی از میلیونها انسان آزاده اندیش جهان هستم . پدرم به عشق رهبر آزادگان جهان ،  نام حسین را بر من نهاد . من افتخار می کنم از تبار دوست و همرزم شهیدت ، شهید  پرافتخار وطن و مدافع حرم آل الله سرهنگ پاسدار حاج سیدرضا مراثی لیلان با سردار قلبها سخن می گویم .  پدرم شما را خیلی دوست دارد و می گوید :  شما در راه پاسداری از حرم های الهی شهید شدید . او می گوید : شما 40سال در کوه و دشت و بیابان به دنبال شهادت گشتید و عاقبت به آرزوی خویش رسیدید . من داعش را در سریال پایتخت دیدم و تنم لرزید ....
19 دی 1398

🕊💫🕊#حاج قاسم شهادتت مبارک 🕊💫🕊

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمــــــدار نیامد سپهــــدار نیامد  فرزندان عزیزم حلما و حسین جانم ! با تاسف و تالم قلبی ، ساعت 1:20 بامداد جمعه 13دیماه 1398 (زمانی که همه ما در خواب بودیم) ، آمریکای زبون و جنایتکار بدستور دونالد ترامپ (رئیس جمهور خون آشام ایالات متحده آمریکا) ، سردار حاج قاسم سلیمانی ،  فرمانده سپاه قدس ، مجسمه تواضع ، نماد شرف و غیرت ملت ایران مرد پولادین جبهه های نبرد حق علیه باطل را بهمراه سردار ابومهدی المهندس فرمانده یگانهای مقاومت الحشدالشعبی عراق  و 8نفر از همرزمان شهیدشان ناجوانمردانه با شلیک موشک از پهباد آمریکایی در فرودگاه بغداد ترور و به فیض شهادت رسانید . با قلبی آکنده از ...
14 دی 1398

پرنسسم نه ماهگیت مبارک😍😍

الهی هزاران هزاران سپاس ؛ از چشمهایمان که بستیم و باز کردیم حلمای جنقلی مون نه ماهه شد میگویم . جالبه مگه نه ؟ ...!!! آخه نه کیلو هم وزنشه . خانم بهداشت هم از قد و وزنش  راضی بود . وووووووی سه ماه دیگر تولد عشقمونه . حکایت اینروزهایش شنیدنی ست . این روزها ؛ نازبانوی کوچک خانه کرشمه که آغاز میکند  قصر آرزوهای بابا چه باشکوه می شود . معجزه می خواهم چکار ؛ از این سر خانه تا آن سر خانه راه می رود آن دست های ظریف کودکانه اش را که چند ثانیه رها میکند بدون کمک  سر پا می ایستد و به زمین می افتد و دوباره بلند می شود و لبخند می زند دنیایم بدجور خراب می شود . مهر پرنسس رؤیاهایم چه معجزه ها که نمی کند ....!!! . آهنگ نگاه نرمش نوید ر...
30 آبان 1398